آغاز رابطه حزب الله و جریان ملی آزاد
سرآغاز رابطه حزب الله با جریان ملی آزاد به توافقی باز می گردد که میان رئیس جمهور مارونی، میشل عون با دبیرکل حزب الله، حضرت سید حسن نصرالله حاصل شد. محتوای این توافق اعلام رسمی نشده ولی آن چه که مسلم است این است که در نتیجه توافق مذکور، پیوندهای دو طرف بسیار ژرف شد و کار به آن جا رسید که ما مارونی ها، در جنگ 33 روزه، چه به لحاظ نیروی انسانی و چه سیاسی، در کنار مقاومت که در حزب الله تجلی می یافت ایستادیم. پس از آن، همکاری ها در انتخابات 2009 و به ریاست جمهوری رسیدن میشل عون و ابقای وی تا 2016، همراهی دو حزب را به حدی بالا برد که اکنون معتقدم، تبدیل به یک روح در دو بدن شده اند.
البته این گفته به معنای عدم اختلاف میان دو حزب نیست. بدیهی است که هر حزب، نظریات خاص خود را برای اداره امور داخلی کشور داشته باشد. عده ای با استناد به همین تفاوت دیدگاه ها میان جریان ملی آزاد و حزب الله، چنین شانتاژ کردند که شکافی عمیق بین دو طرف بوجود آمده است اما حداقل تا آن جا که من به عنوان یک عضو جریان ملی آزاد مارونی به یاد دارم، هیچگاه تفاوت دیدگاه ها، به اختلاف واقعی نینجامیده است. حتی در جریان انتخابات با وجود فضای ملتهب سیاسی، تنشی میان دو طرف مشاهده نشد.
مارونی هایی که به حزب الله شیعه گرایش پیدا کرده اند
در اینجا، نظر شخصی خودم را می آورم و تاکید دارم که ممکن است این دیدگاه، همسو با دیدگاه حزب نباشد. من پیرامون تاریخ حزب الله اندیشه ورزی بسیاری کردم تا متوجه شوم سر این حجم از جهاد، قوت و اراده در میان شیعیان لبنان چیست. مطالعه در این مورد من را به واقعه کربلا رساند و در آن جا متوجه شدم که شیعه پیرو تفکر شهادت و عزب طلبی است. البته پیوندهایی میان مسیحیت و واقعه کربلا هم پیدا کردم. جون و وهب، از اصحاب امام حسین، نصرانی بودند. راهبی که سر امام را پاک کرد و رئیس صومعه ای که با امام سجاد گفتگو کرد و بعدها، مادر امام زمان، همگی مسیحی بوده اند. این مسائلی بود که پیش از کنجکاوی در مورد حزب الله از آن آگاهی نداشتم. این واقعیت ها در کنار حضور مسیحیان در مجالس عزای شیعیان و حضور شیعیان در کلیسا ها و احترام آن ها به مقدسات ما باعث گرایش روز افزون مارونی ها به حزب الله شیعه شده است. لازم به ذکر است که این تقارب به رغم تفرقه افکنی های وهابی رقم خورده است.
نگاه مارونی لبنانی به ایران
مسیحیان لبنان و جریان ملی آزاد، نگاهی ویژه به ایران دارند. جمهوری اسلامی در کنار مقاومت لبنان است و این باعث محبوبیتش در میان مسیحیان گشته؛ همچنین احترام مسیحیان در ایران که همپای احترام به مسلمانان است، دیدگاه مثبت نسبت به جمهوری اسلامی را افزون می کند. ما می دانیم که چه کلیساهای باشکوهی در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد.
در اینجا مسیحیان می دانند که رهبر ایران، آیت الله سید علی خامنه ای، هر ساله در کریسمس به دیدار خانواده های شهدای مسیحی می رود و آن ها را همچون فرزندان خود می داند. تواضع او در دیدار با مسیحیان ستودنی است.
جدای از این موارد سیاست های ایران در منطقه هم بسیار برای مارونی ها جذاب است. نقش ایران در مبارزه با اخلالگری های امریکایی، اسرائیلی و سعودی، نمایش اقتدار در مبارزه با تروریسم از سوی فرمانده مقتدر، قاسم سلیمانی که خداوند هیبت او را حفظ کند، همگی همچون آهن ربایی برای مسیحیان لبنان عمل می کند. ما آینده شکوهمند قطعی را با حضور ایران، می خواهیم. همانطور که حضرت سید حسن نصر الله گفته، ما هم احساس می کنیم فرزندان ولی فقیه ایران هستیم.
مسیحیان لبنانی و محور ریاض
نبردهای عرسال، جنایات یمن به ویژه در حق کودکان و غیرنظامیان، موجی از نفرت از آل سعود را در میان مارونی ها برانگیخته است. از بین رفتن حکومت سعودی، عاملی برای استقرار جهان عرب خواهد بود. خاندان سعودی تبدیل به جنایتکاران متحد مخفی با صهیونیست ها شده اند و همچون برده ای برای امریکا، هدفی جز ضربه به مقاومت برادران فلسطینی، ایران و حزب الله ندارند. البته که این سیاست ها توام با موفقیت نخواهد بود. زیرا مقاومت، بسیار منسجم شده و روسیه بزرگ هم با نقش آفرینی مقابل چنین طرح هایی خواهد ایستاد. نگاه جریان ملی آزاد به جریان المستقبل هم در همین راستاست. ما این جریان را مستقل نمی دانیم و به اصطلاح، المستقبل را "مامور و معذور" سعودی ها می خوانیم که جز با دستور ریاض تحرکی انجام نمی دهد.